مراکش یا مغرب کشوری است در شمال غربی آفریقا، این کشور ساحلی طولانی با اقیانوس اطلس دارد که از شمال به جبل الطارق و دریای مدیترانه می رسد. کشور «مغرب» از سوی خاور با کشور الجزایر، از غرب با اقیانوس اطلس، از جنوب با کشور موریتانی و از شمال با دریای مدیترانه همسایه است.

 

در سال پنجاه هجری قمری با رسیدن دعوت اسلامی به آن منطقه مراکش با این دین آشنا شد، اما به طور مشخص در سال 170 هجری قمری پس از گریز یکی از نوادگان پیامبر(ص) با نام مولا ادریس بن عبداللّه بن الحسن بن الحسن ابن علی از دست حاکمان عباسی بغداد به صورت ریشه ای و نبیادین در منطقه گسترش یافت تا اینکه مراکشیان وی را به امیرالمومنین بودن برگزیده و پس از بیعت و اعلام وفاداری با کمک او، اولین دولت اسلامی مستقل از خلافت مشرق عربی را برپا کردند که نام دولت ادریس یان به خود گرفت.

برای آشنایی بیشتر با این کشور و مردمان آن پای صحبت خانم دکتر «حکیمه شامی» که چند روزی را در ایران مهمان بودند نشستیم. خانم «شامی» علی رغم وقت کمی که داشتند با خوشرویی به سؤالات ما پاسخ دادند و خودشان را این طور معرفی کردند.

«اهل شهر «آسفی» در کشور مغرب هستم، دکترای پژوهش های اسلامی دارم و تخصصم گفتگوی ادیان اسلامی است. در حال حاضر برای شرکت در یک کنفرانسی دینی به ایران آمده ام و از اینکه در ایران و در میان هم کیشان خود هستم خوشحالم.»

خانم شامی در ابتدا برایمان بگویید چرا کشور شما دو اسم دارد و کدام رسمی است؟

نام مغرب در میان اعراب از دیرباز مرسوم بوده است و تقریبا نامی قدیمی و باستانی است اما نام مراکش از نام بین المللی پادشاهی این کشور به نام مراکو گرفته شده است و با توجه به اینکه در سال های اخیر به کشورهای آمریکا و اروپا مغرب گفته شده به همین خاطر نام بین المللی مراکو یعنی همان مراکش رسمی تر است و در سازمان ملل و کشورهای غیر عربی با همین نام شناخته می شود.

کمی از مردم مغرب بخصوص دختران و زنان آنجا برای دوستانمان بگویید.

درصد بیشتری از جمعیت کشورم را زنان تشکیل می دهند، حدود پنجاه و چهار درصد. تقریبا مردم کشورم مثل بقیه کشورها زندگی می کنند با اندکی تفاوت فرهنگی و آداب و رسوم که باعث شده زنان بیشتر در خانه مشغول فعالیت باشند اما با پیشرفت علم و کارآمدی زنان تقریبا آنها هم مثل مردان به فعالیت بیرون از خانه و تحصیل می پردازند هر چند در روستاها و شهرهایی که هنوز بافت قدیمی دارند سنت های قبل بیشتر رعایت می شود.

اکثر دختران مراکشی تحصیل می کنند و معمولاً دیپلم می گیرند و وارد دانشگاه می شوند گروهی هم در حین تحصیل ازدواج می کنند.

وضعیت زنان در آنجا چگونه است و از لحاظ قانونی چه جایگاهی برای آنان در نظر گرفته شده است؟

جریانات زیادی در کشور مراکش هست که مثلاً همه آنها در جهت تلاش برای حقوق زنان است اما نمی توان گفت که همه آنها واقعی است چرا که گاهی منظور و مقصود فقط رسیدن به اهداف سیاسی است. به هر حال می توان گفت با این جریانات وضعیت زنان کمی تغییر کرده است. مخصوصا از موقعی که پادشاه جدید مراکش محمد ششم روی کار آمده است، منشور خانواده نوشته شد و بعضی از حقوق زن در آن لحاظ شد، هر چند همه حقوق و قوانین رعایت نشده است.

مثلاً در چه مواردی وضعیت زنان در نظر گرفته نشده است؟

منشوری که نوشته شد برگرفته از چهار فقه معمول در مراکش است منظورم جعفری، مالکی، سنی و اشاعره است که به صلاح زن است اما با اینکه تدوین این منشور چند سال طول کشید اما تعدد زوجات اجازه نمی خواهد و مواردی مثل این موضوع تقریبا همان حالت رسم و رسوم قدیم را دارد.

فعالیت زنان در آنجا به چه صورت است؟ آیا در امور فرهنگی شرکت دارند و نشریه روزنامه یا گروهی متعلق به زنان وجود دارد؟

اکثر زنانی که تحصیل می کنند و به مدارج علمی می رسند، مشغول کار می شوند و در اکثر شغل ها و پست های مهم دولتی و غیر دولتی مشغول فعالیت هستند، همین طور فعالیت های فرهنگی زیادی انجام می شود که قصد آنها آگاه ساختن بیشتر زنان است.

مجله مخصوص زنان زیاد داریم و کارهای هنری ـ علمی بسیار زیادی توسط زنان انجام می شود تقریبا تلاش و کار در مراکش محدودیت ندارد و زنان آزادند که در زمینه های فرهنگی علمی هنری و سیاسی فعالیت کنند.

خانم شامی ضمن اینکه در مورد شغل خودتان صحبت می کنید برای ما از مشاغلی که زنان بیشتر به آن علاقمندند بگویید.

کار من در مراکش تدریس در دانشگاه است همچنین تدریس عرفان برای افراد بومی که به مراکش برمی گردند همچنین در زمان حج فعالیت های تربیتی پژوهشی دارم و حاجیان را با اصول و قواعد حج آشنا می سازم. اما عمده فعالیت من پژوهش و تحقیق در مورد دین است. زنان مراکشی به تحقیق بسیار علاقه دارند همچنین به شغل هایی مثل معلمی، پزشکی و مسائل هنری علاقمندند.

دین رسمی مراکش چیست و مراکشی ها به چه زبانی صحبت می کنند؟

طبق قانون اساسی دین اسلام به رسمیت شناخته شده اما اقلیت ها هم در کشورم زندگی می کنند مثلاً یهودی و مسیحی و وهابی ها؛ که درصد کمی از جمعیت را تشکیل می دهد. زبان رسمی هم عربی و فرانسوی است و واحد پول هم درهم مغربی است.

حجاب در مراکش چه جایگاهی دارد؟

در مراکش حجاب اجباری نیست البته زنان با حجاب زیادند اما چون به گمان برخی گاهی حجاب برای فعالیت ها ایجاد مشکل می کند از آن استفاده نمی کنند و توجیه خاصی هم برای آن ندارند مثل توجه به عرفو چیزی که در نظر عرف مهم تر است. پوشیه هم که قبلاً رواج داشت و حالا منسوخ شده است.

به نظر شما دین چقدر توانسته به پیشرفت و تعالی زنان مراکشی کمک کند؟

فهم ما از دین کامل و صحیح نیست دینی که زن را مخصوص خانه و خانه داری صرف می داند، دین صحیحی نیست و در واقع به طور کامل شناخته نشده است. افکار قدیم و قبیله گری دست و پای دین را برای صحیح جلوه کردن می بندد، اکثر زنانی که به مجلس و پارلمان راه پیدا می کنند از طریق سیاسی موفق می شوند نه از لحاظ دینی و تقریبا زن و آزادیش یک ابزار برای رسیدن به هدف های سیاسی است. دین اسلام هر کجا که باشد پویایی ایجاد می کند و به همه محاسن جاودانگی می بخشد اما باید دین را به طور کامل به همه شناساند تا دچار مشکل و دوگانه فهمی نشویم و چون این شناخت وجود ندارد تقریبا رد پای دین در پیشرفت زنان مراکشی دیده نمی شود.

کمی هم در مورد مکان های دیدنی و شهرهای کشورتان صحبت کنید.

از شهرهای مهم مراکش رَباط است که پایتخت است آسفی که شهری باستانی است و اصلاً بنا شده برای تحقیق و تدریس علوم دینی و شهری زیباست. کازابلانکا هم بندری تقریبا یهودی نشین است، بندر طنجه، بندر محمدیه و فاس و مراکش که جزء مکان های دیدنی هم هستند. مناطق دیدنی مراکش هم بسیار زیاد است که من برخی از آنها را معرفی می کنم؛ مثلاً «مسجد حسان» که فقط ستون ها و برج آن باقی مانده است. «شاله» قلعه بازمانده از دوران رُم است. «مدینه» بخش قدیمی شهر رباط و «دارالبیضا» مسجد حسن دوم که گنجایش هشتاد هزار نفر نمازگزار را دارد و بر کرانه اقیانوس اطلس ساخته شده است.

دو سوم این مسجد روی آب است و در شهر کازابلانکا واقع شده است.

«طنجه» هم آرامگاه ابن بطوطه است که امیدوارم بیایید و از آنها دیدن کنید.

خصوصیت یک زن مراکشی در چه چیزی است؟

زنان مراکشی بسیار صبور و پرکارند و تقریبا می توان گفت لحظه ای استراحت نمی کنند و به دنبال رفع و رجوع کارها و مشکلات خانواده اند، تقریبا همه بسیار خانواده دوست و اهل معاشرت های سنتی هستند، دیگر اینکه خوشرو و مهربانند و در کارهای خیر پیشقدم هستند. مهمان نوازی هم از دیگر خصوصیت آنهاست.

در سفری که به ایران داشتید چه چیزی برای شما بیشتر اهمیت داشت و جالب توجه بود، در کل ایران را چطور دیدید؟

ایران کشوری بسیار زیبا و دیدنی است، جاذبه های بسیار زیادی دارد مکان های بسیار دیدنی و زیارتی، من ایران را کشوری بسیار زیبا یافتم و از حضور در آن لذت بردم، همچنین مردم ایران بسیار مهربان و مؤدب هستند و فکر می کنم آگاهی آنها از دین اسلام و راههای رسیدن به رستگاری خیلی بیشتر از مردم کشورم باشد ضمن اینکه باید از این فرصت ها بخوبی استفاده کنند.

چه صحبتی برای ایرانی ها دارید؟

قدر خودشان را بدانند. بزرگترین نعمت را خداوند به آنها ارزانی داشته که بهره گرفتن از دین و قرآن است، آن را به سادگی از دست ندهند؛ همچنین از انقلاب و نعمت هایش استفاده کنند و به دنبال جدایی کامل از استعمارگران شرق و غرب باشند. آزادی این نیست که بی بند و بار باشیم و الگو از زن آمریکایی بگیریم، آزادی این است که بتوانی الگوی خود را حضرت فاطمه(س) قرار دهی و هیچ کس تو را عقب مانده نداند، پیامبر گرامی ما فرموده اند: «من آمده ام برای تمام کردن و کامل کردن مکارم اخلاق پس باید به دنبال تکمیل فضائل اخلاقی باشیم.»

پیام تان برای زنان مراکشی چیست؟

به همه دوستانم در مراکش می گویم که کشورم در فرآیند تاریخی خود همواره از فرهنگی نسبتا غنی و متنوع برخوردار بوده است و تا آنجا که شده آن را حفظ کرده؛ در زمان هارون الرشید مراکش از سلطه بغداد خارج شد و تحت تسلط ترکان عثمانی هم در نیامد، چرا باید به این همه تلاش بی توجه باشیم سلطه بیگانگان فقط گرفتن خاک نیست بلکه گرفتن فرهنگ چند ساله از ما هم نوعی سلطه است. باید از سواد و علم استفاده کرد و تا آنجا که می شود پله های پیشرفت را طی کرد تا در هیچ موردی جای تسلط بیگانگان خالی نباشد. مراکش کشور فرهنگ ها و زیبایی هاست این را نباید از یاد برد.

از خانم دکتر «حکیمه شامی» به خاطر وقتی که در اختیار ما گذاشتند و اطلاعاتی که در مورد مراکش به ما دادند بسیار تشکر می کنیم و برایشان آرزوی پیشرفت و رشد در زمینه های علمی و فرهنگی داریم، همچنین امیدواریم تا به سلامتی به وطن خود برگشته و همچنان در جایگاه علم و ادب بدرخشند.